••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

شاهزاده خانم های ایرانی.سرداران ایرانی

تعدادي از سرداران زن در ايـــران باستـــان


آذرين  :  شاهدخت هخامنشي و سردار سپاه

آپاما  :  دختر سپيتمن و از سرداران هخامنشي

داناک  :  سردار سپاه هخامنشي

آرياتيس  :  سردار ارتش هخامنشي

مهرمس  :  سردار هخامنشي

ورزا  :  سردار هخامنشي

وهومسه  :  سردار هخامنشي

هومي ياستر  :  سردار هخامنشي

آذرنوش  :  شاهدخت  و  سردار ساساني

اسپــاس :  دختر اردشير دوم و  فرمانده سپاه ساساني 

 ابردخت :   سردار ساساني

برزآفريد  :   سردار ساساني

برزين دخت :    سردار ساساني

نوشين :  سردارنامي ساساني در زمان انوشيراوان دادگر

گُردويه  :  فرمانده سپاه ساساني

گلبويه  :   سردار ساساني

ماه آذر  :  سردار ساساني

مهريار  :  سردار ساساني

ميتراداد  :  سردار اشکاني

ميترادخت :  سردار اشکاني

 

 
+ نوشته شده در سه شنبه 26 اسفند 1399برچسب:شاهزاده خانم های ایرانی,سرداران,زن,ایران,باستان,هخامنشیان,ساسانیان,اشکانیان, ساعت 15:4 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

يـوتـاب : فرمانده ارتش هخامنشي
يوتاب به معني : منحصر به فرد درخشنده و بي مانند
 
 
 

فرمانده ارتش هخامنشي داريوش سوم ، خواهر قهرمان افسانه اي فارسي آريوبرزن ( ژنرال هخامنشي) . او در جنگ ايران با يونان و مقدونيه ، در کنار برادرش ايستاد و جنگيد و در حمله اسکندر کشته شد و در همان محل به خاک سپرده شد . او مانند برادرش  در کوهستانهاي محل نبرد ، حوالي استان كهكيلويه و بويراحمد امروزي يا نواحى بهبهان امروزى در استان خوزستان تا آخرين نفس مبارزه کرد . اما بر اثر کمبود نيرو و خيانت يک ايراني، به دست سپاهيان اسکندر مقدوني کشته شد . وي با اسکندر در دربند پارس ، تکاب در کهگيلويه جنگيد . يوتاب در نبرد با اسکندر همراه  با آريوبرزن  فرماندهي بخشي از ارتش را بر عهده داشته است . او در کوههاي بختياري راه را بر اسکندر بست . ولي يک ايراني راه را به اسکندر نشان داد و او از مسير ديگري به ايران هجوم آورد . دشمن سپاهيان انها را محاصره مي کند اما ايرانيان حلقه ي محاصره ي دشمن را مي شکنند .

ادامه مطلب
+ نوشته شده در دو شنبه 25 اسفند 1399برچسب:شاهزاده خانم های ایرانی,یوتاب,فرمانده,هخامنش,داریوش سوم,خواهر آریوبرزن, ساعت 20:40 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

 هلاله ( هماي چهر آزاد ) : هفتمين پادشاه کيانيان

هلاله به معنی : گلی زرد رنگ خوشبو
 
 
 

پادشاه زن ايراني در زمان كيانيان ، دختر بهمن ( پسر اسفنديار )  و مادر داراب . پادشاه زن ايراني كه به گفته كتاب ديني و تاريخي يشتا ، در زمان كيانيان بر اريكه شاهنشاهي ايران نشست . از او به عنوان هفتـــمين پادشاه كياني ياد شده است كه نامش را “هماي چهر آزاد” نيز گفته اند . او مادر داراب بود و پس از “وهومن سپندداتان” بر تخت شاهنشاهي ايران نشست . نوشتارها زيادي درباره رفتار و کردار او يادشده که او در مدت سي سال پادشاهيش هرگز خطائي نکرده و مردمان در زمان او همواره در آسايش و سلامت زندگي ميکرده اند . از بناهاي او شهر چهرازادگان است که آن را جرفادقان مي‌گويند و اکنون گلپايگان مي‌خوانند .
+ نوشته شده در یک شنبه 24 اسفند 1399برچسب:شاهزاده خانم های ایرانی,هلاله,همای چهره آزاد,دختر بهمن,پسر اسفندیار,مادر داراب,گلپایگان, ساعت 10:47 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

 نـــگـــان : فرمانده چريکي ساساني بر عليه اعراب متجاوز

نگان به معني : سرنوشت خوب

 

يکي از مبارزان مقاومت ايران در برابر حمله اعراب. نگان يکي از رهبران جنگهاي ازاديخواهانه بود . او نظامي نبود ،  اما قلبي داشت پر از عشق به ايران و دلش براي سرزمين مادري اش ميتپيد . او شمشير بسته بود و رهبري يک گروه از مبارزان مقاومت را بر عليه اشغالگران عرب ، بر عهده گرفته بود تا در برابر تازيان که به جهان متمدن او حمله کرده بودند ايستادگي کند . او در نبرد با اعراب و يک سال پس از تهاجم انها درگذشت .
+ نوشته شده در شنبه 23 اسفند 1399برچسب:شاهزاده خانم های ایرانی,نگان,فرمانده,ساسانیان,اعراب,, ساعت 11:44 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

 ماندانا : مادر کوروش بزرگ

ماندانا  به معني : ابدي
 
 

دختر آستياک ( ايشتوويگو ) آخرين پادشاه ماد ، مادرش شاهدخت آرينيس از ليديه بود. همسر کمبوجيه اول  و  مادر کورش بزرگ. آريـِنيس دختر  آلياتس دوم ( پدر قارون ) بود .  قارون يا همان کرزوس ، همان پادشاه ليديه‌اي است که گنج و دارايي‌هاي او در ادبيات پارسي زبانزد است .  استياگ پسر هووخشتره بزرگ بود . بر مبناي گزارش هرودوت ، مدت کوتاهي بعد از تولد ماندانا ، ايشتوويگو در عالم خواب ، رويايي عجيب و غريب ديد . او درباره ی اين رويا به مشورت با يک معبر خواب ، مي‌پردازد و او ضمن تعبير به وي هشدار مي‌دهد که خوابش بدين معناست که فرزند ماندانا ، حکومت وي را سرنگون خواهد نمود .اين موضوع سبب شد که آژي دهاک تصميم بگيرد دخترش را به بزرگان ماد ندهد، زيرا مي‌ترسيد که دامادش مدعي خطرناکي براي تخت و تاج او بشود. بنابر اين آژي دهاک دختر خود را به کمبوجيه اول شاه آنشان که خراجگزار ماد بود، به زناشويي داد. ماندانا پس از ازدواج با کمبوجيه باردار شد و شاه اين بار خواب ديد که از شکم دخترش تاکي روييد که شاخ و برگهاي آن تمام آسيا را پوشانيد. پادشاه ماد، اين بار هم از مغ‌ها تعبير خوابش را خواست و آنها اظهار داشتند، تعبير خوابش آن است که از دخترش ماندانا فرزندي بوجود خواهد آمد که بر آسيا چيره خواهد شد . آستياگ به مراتب بيش از خواب اولش به هراس افتاد و از اين رو دخترش را به حضور طلبيد . دخترش به همدان نزد وي آمد . پادشاه ماد بر اساس خوابهايي که ديده بود از فرزند دخترش سخت وحشت داشت ، پس زاده ی دخترش را به يکي از بستگانش بنام هارپاگ، که در ضمن وزير و سپهسالار او نيز بود، سپرد و دستور داد که کوروش را نابود کند . با اين حال ، هارپاگ کودک را ، که همان کورش دوم (کورش بزرگ) بود ، مخفي نمود و او را به چوپاني به نام ميتراداتس سپرد .سال‌ها بعد، کوروش به مخالفت و سرپيچي از پدر بزرگ خويش ، ايشتوويگو پرداخت و او را به مبارزه طلبيد ، که نهايتا منجر به سرنگوني ايشتوويگو و تحقق پيش بيني‌هايي شد که از روياهاي وي برمي خاست .
+ نوشته شده در جمعه 22 اسفند 1399برچسب:شاهزاده خانم های ایرانی,ماندانا,دختر آستیاک,همسر کمبوجیه,مادر کوروش کبیر,قارون, ساعت 11:5 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

 کُرديـــه : سپهسالار سپاه بهرام چوبين


خواهر خردمند بهرام چوبين در دوره ساسانيان  و  همسر اردشير بابکان. او از اهالي شهر خفر جهرم ، و کُرد بود  . کرديه پس از برادرش فرماندهي را بدست گرفت و در ميدان نبرد ، چنان شايستگي و بي باکي از خود نشان ميداد که همگان را به ستايش وا ميداشت . او در رده سپهسالاري سپاه بهرام ، در جنگ تن به تن با تور فرمانده نيروي خاقان چين ، او را شکست داد .
+ نوشته شده در پنج شنبه 21 اسفند 1399برچسب:شاهزاده خانم های ایرانی,کردیه,خواهر بهرام چوبین,همسر اردشیر بابکان,سپهسالار,کرد, ساعت 11:40 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

 کاساندان : ملکه امپراطوري هخامنشي

 
همسر کورش بزرگ (کوروش امپراطور فارسي و نويسنده اولين منشور حقوق بشر در جهان ، به نام منشور کوروش است) بانو کاساندان دختر فرناسپه از شاهدختان خاندان هخامنشي بود . وي از تبار هخامنشيان بود و از اصالت ايراني برخوردار بود . او همسر و همراه  و همفکر هميشگي بزرگ مردي به نام کوروش کبير بود . کوروش در طول زندگي خود فقط يک زن اختيار کرد و او کاساندان نام داشت .پس از شاهنشاه ايران کوروش بزرگ او نخستين شخصيت قدرتمند کشور بزرگ شاهنشاهي ايران بود . کاساندان زيرنام ملکه 28 کشور آسيائي همسر کوروش بزرگ پادشاهي ميکرده است . مورخين يوناني و گزنفون از وي با نيکي و بزرگ منشي ياد مي کرده اند  .کاساندان ملکه ايران 5 فرزند با نام هاي کمبوجيه ،  برديا ، آتوسا ، رکسانه و ارتيستونه داشت . پسر بزرگ کاساندان و کوروش ، کمبوجيه دوم ، جهانگشايي کرد و مصر را به امپراتوري هخامنشيان افزود. برديا نيز مدتي کوتاه بر تاج تخت نشست . اما آتوسا را بي‌شک بايد با ديدي دگر نگريست . چرا که دختر کوروش بودن چنان «جايگاه ويژه اي» به او بخشيد که داريوش بزرگ او را به همسري خويش برگزيد . و فرهيختگي و درايت آتوسا در تمام طول تاريخ زبانزد شد . بي شک کاساندان مادري بزرگ بود که چنين فرزندان بزرگي پرورش داد که هر يک نامي نيک در تاريخ دارند . وي همچنين همسري نمونه بود چرا که در همه مراحل سخت دوشادوش کوروش کبير حضور داشت و همراه هميشگي او بود .کاساندان قبل از کورش درگذشت و بعد از او کورش در اندوهي فراوان ماند و براي هميشه و به احترام همسرش تنهايي را برگزيد . کوروش کاساندان را بسيار دوست ميداشت . آنچنان که در بابل شش روز سال 538 پيش از ميلاد را ، مردم بابل سوگواري کردند و ياد همسر کورش را گرامي داشتند . سوگواري براي کاساندان ، بانوي کورش : از 22 تا 27 اسفند ايراني ، 27 آدار تا 3 نيسان آرامي ، 20 تا 25 مارس ميلادي . مقبره شهبانو کاساندان در پاسارگاد ( در برج زندان سليمان ) ، در کنار آرامگاه کوروش بزرگ مي‌باشد .
( هرودوت و چند تن ار تاريخ نويسانان مشهور مي نويسند : مصريان به منظور اين كه شكست خود را از ايرانيان به نحوي جبران كنند شهرت دادند كه كوروش دختر آماژيس فرعون مصر را براي ازدواج خواستگاري كرده است اما فرعون مصر بجاي آمازيس دختر زيباروي اپرس فرعون سابق مصر به نام ني يتيس را كه خود او برانداخته بود براي كوروش فرستاد و كمبوجيه از ني يتيس متولد شده است . اما داستان مذكور را مصريان براي دلخوشي خود جعل كرده بودند تا از شدت خفتي كه بر اثر شكست بوسيله ايرانيان تحمل كردند كاسته باشند . زيرا اولا همه مي دانستند كه وليعهد ايراني بايد پارسي و از خاندان سلطنتي باشد و ثانيا همه آگاه بودند كه مادر كمبوجيه كاساندان هخامنشي بوده است .)
+ نوشته شده در چهار شنبه 20 اسفند 1399برچسب:شاهزاده خانم های ایرانی,کاساندان,دختر فرناسپه,همسر کوروش کبیر,هخامنشیان,مادر کمبوجیه,آتوسا,رکسانه,بردیا, ساعت 16:10 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

 شيـــريـن : معشوق خسرو و معبود فرهاد

شيرين به معني : حس شيريني
 
 
 

ملکه سرزمين آران ، همسر خسرو پرويز. معشوق خسرو پرويز ، معبود فرهاد کوه کن ، و در آخر همسر خسرو پرويز شد . به روايت نظامي ، شيرين بزرگ زاده‌اي از تبار شاهان ارمنستان بود که بعدها نيز يک چند به جاي عمه‌اش بر تخت نشست . براساس همين روايت او زني پاکدامن و وفادار و صبور بود و هيچ نقشي در مرگ مريم ( همسر خسرو ) نداشت . در منظومه ي نظامي حديث وصال خسرو و شيرين پس از فراز و نشيب‌ها و دوري‌هاي فراوان ، با آب و تاب باز گفته شده و صورتي بس عاشقانه و سوزناک به خود ، گرفته‌است . همچنين در پايان داستان ، شيرين بلافاصله پس از مرگ خسرو ، به دخمه ي وي مي‌رود و برهمان جايي که شوهرش زخم خورده ، زخمي بر خود مي‌زند و در کنار وي ، جان مي‌سپرد . در دوران حکومت خسرو پرويز پادشاه ايران ، چند کاخ با شکوه در استان کرمانشاه (غرب ايران) ، ساخته شده است و پس از ملکه او ، شيرين ، بعضي از انها به نام او  " قصر شيرين " نامگذاري شده است . 
+ نوشته شده در سه شنبه 19 اسفند 1399برچسب:شاهزاده خانم های ایرانی,شیرین,همسر خسرو پرویز,مریم,فرهاد کوهکن,هخامنشیان, ساعت 15:9 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

 سيسي کامبيس : مادر آخرين شاه هخامنشي

سيسي کامبيس به معني : دختر خوش شانس



ملکه هخامنشي ،  مادر داريوش سوم ، دختر اردشير دوم . سيسي کامبيس در دربار هخامنشي بسيار مورد توجه بود . او براي هخامنشيان  جنگيده بود ، مقاومت کرده بود  و در جنگ ايسوس ، به همراه ديگر خانواده داريوش سوم ، اسير اسکندر ستمگر مقدوني شدند . بر طبق نوشته هاي مورخان يوناني ، الکساندر بسيار از او ضربه خورده بود .
+ نوشته شده در دو شنبه 18 اسفند 1399برچسب:شاهزاده خانم های ایرانی,سیسی کامبیس,مادر داریوش سوم,دختر اردشیر دوم,اسکندر مقدونی,هخامنشیان, ساعت 15:3 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

سوسن : همسر يزدگرد سوم

سوسن به معنی : نام گلی است



بنا بدرخواست او يزدگرد شهر «جي» را که بعده ها به نام يهوديه شهرت گرفت ، را بنا کرد و در آن مکان يهوديان را سکني داد .  محله يهودي نشين همدان را هم همين ملکه بنا نمود . در لنجان نزديکي اصفهان ، يک مرکز ديگري موجود مي باشد که از آثار همين ملکه مي باشد که با نام جديدي بنام پيربکران نامگذاري شده است . پيربکران شهر کوچکي در مرکز ايران (سي کیلومتري غرب اصفهان) است . مقدس‌ترين عبادت‌گاه يهوديان در اين شهر است . پرفسور هرتسل باستان شناس سرشناس آلماني در يادداشت‌هاي خود در کتابي به نام تاريخ باستان شناسي ايران مي‌گويد  “در منطقه‌ي فلاورجان اصفهان اثر ديگري از ملکه سوسن همسر يزدگرد سوم يافتم که به اسم پيربکران خوانده مي‌شود. “
+ نوشته شده در یک شنبه 17 اسفند 1399برچسب:شاهزاده خانم های ایرانی,سوسن,همسر یزگرد سوم,یهودی,ایران,اصفهان,شهر جی,یهودیه,همدان, ساعت 15:54 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

 زنــــون : رقصنده دربار اردشير دوم

نام "Zenon" به معني : مانند خدا



او از اهالي کرت فارسي بود  ، از او به عنوان "سيب  چشم شاه " در کتاب هاي تاريخ ذکر شده است . تنها نام بازمانده در رقص فارسي ، که در طول قرن ها به جا مانده است . رقص کلاسيک فارسي يک هنر مرده است ، در زمان منجمد شده و بارها تکرارشدهاي شده است . رقص پيشرفته ، به عنوان  شکلي از هنر و محافظت در بسياري از سلسله هاي امپراتوري ايران و پارتها  بوده است . در متون يوناني ، شرح مفصلي براي اشکال مختلف از رقص ايراني ، رقص آتش ، رقص شمشير و رقص اسب (رقص در حالي که سوار بر اسب بودند ) امده است .
+ نوشته شده در شنبه 16 اسفند 1399برچسب:شاهزاده خانم های ایرانی,زنون,رقصنده,دربار اردشیر دوم,سیب چشم شاه, ساعت 16:29 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

 رکسانا : همسر ايراني اسکندر مقدوني

 رکسان به معنی : روشنک



همسر اسکندر مقدوني ، دختر زيباي وخش اورد . وخش اورد ،فرماندار باختر و يا همان سُغد ( شهري نزديک سمرقند امروزي ) بود . رکسانا کمتر از چهارده سال داشت که اسکندر در کشورگشايي هايش به ايران رسيد . داريوش سوم  را شکست داد . سپس استان هاي ايران يکي يکي به دست متجاوزان افتاد . باختر آخرين استان ايران بود که به دست آنان افتاد و در آن زمان وخش اورد فرماندار آن شهر زيبا و برتر بود . وخش اورد تصميم گرفت که از اسکندر فرمانبرداري کند . به همين دليل ، اسکندر گذاشت که او باز هم فرمانرواي باختر باشد . پس از آن ، مهماني بزرگ براي اسکندر برپا شد . و سي نفر از دختران خانواده‌هاي بزرگان سغديان براي اين مهماني  فراخوانده شدند . دختر خود فرمانروا هم جزو آنان بود . اين دختر از نظر زيبايي بي همتا بود و به اندازه اي دلربا بود که در ميان آن همه دختران زيبا توجه تمام حاضران را به خود جلب مي‌کرد .  او روشنک ( رکسانا ) بود . در اين مهماني  و برابر رسوم ايراني ، روشنک با روبند مي رقصيد ؛ اما ناچار شد  به درخواست اسکندر ، روبند خود رابردارد . اسکندر با ديدن او مست و شيداي او مي گردد . پس از مدت زمان کوتاهي اسکندر گفت : "بايد مقدوني ها و پارسيان با هم ازدواج کنند تا آميخته  شوند و اين مي تواند تنها راهي باشد براي اين که شکست خوردگان شرمسار و افراد پيروز در جنگ  مغرور نشوند." پس از آن اسکندر از شدت عشق در همان مجلس دستور کرد بر طبق عادات مقدوني ، يک نان بياورند؛ او آن را با شمشير به دو قسمت تقسيم کرده ، نيمي را خودش برداشت و نيم ديگر را به روشنک داد تا عهد و پيمان زناشويي بين آنها باشد .  مقدوني ها از اين رفتار اسکندر ناخشنود شدند ؛ زيرا در نگاه آنان پسنديده نبود که يک فرماندار ايراني پدر زن اسکندر گردد . اما آنها به ناچار اين را پذيرفتند . روشنک نيز پذيرفت که به اين سرنوشت خشنود باشد و همسرش را در لشکرکشي به هند همراهي کرد . زماني که اسکندر از هند برگشت ، در آن جا با استاتيرا ، دختر داريوش سوم ازدواج کرد . با آن که ستاره شناسان اسکندر را از رفتن به بابل بازداشته بودند و آن را شوم مي دانستند ، اما اسکندر به بابل رفت و در آن جا نيز کشته شد .  پس از مرگ ناگهاني اسکندر در بابل در سال 323 پيش از ميلاد ، رکسانا فرزند اسکندر را به دنيا آورد و نام او را اسکندر (چهارم ) نهاد . پس ازمرگ اسکندر ، رکسانا و پسرش قرباني نيرنگهاي سياسي امپراتوري اسکندر شدند .  


شاهزاده خانم های ایرانی

 دغـــدوئيه : مادر زرتشت

دغدو به معني :  انتخاب


دغدو مادر آشو زرتشت ، فيلسوف و پيامبر بزرگ ايرانيان باستان . او در حدود 1737 پيش از ميلاد که زرتشت متولد شد شده بود ميزيست . دغدويه يا دوغدو مادر زرتشت است که اصالتا از شهر ري بوده است . وي در آنجا با کوي ها و کرپن ها که مردم را گمراه مي کردند و از آنها مرتب فديه و قرباني مي خواستند و دين را وسيله اي براي رسيدن به اميال و خواستهاي نارواي خود کرده بودند به مبارزه پرداخت. پدر و مادرش چون جان او را در خطر ديدند او را نزد يکي از نزديکان خود به آذربايجان فرستادند او در آنجا با پوروشسب ازدواج کرد . حاصل ازدواج  يورشاسب و دغدو  پنج پسر بود که زرتشت سومين آن‌هاست .
قسمتي از داستان زيباي زايش زرتشت : ستارگان نور خود را به آتشي که در خانه « زوئيش » (مادر مادر زرتشت) مي‌سوخت ، فرو فرستادند . بدان هنگام که زوئيش در حال زايمان « دوغدو » (مادر زرتشت) بود ، فره زرين فرو آمده زرتشت ، چنان درخشان بود که جام آتشدان بي‌نياز از هيزم و خوراک فرا مي‌سوخت و شعله برمي‌کشيد . فره زرتشت ، چهره دوغدوي تازه زايش‌يافته را چنان درخشان مي‌کند که بمانند ماه بر روي زمين مي‌درخشيد .فره و فروهر و گوهر تن زرتشت در جان دوغدو آرام مي‌گيرند ... مدتها از آن فرخنده روز مي‌گذرد . سه روز مانده به زايش زرتشت ، پرتوهاي درخشاني از رخساره دوغدو سراسر خانه آنان را فرا مي‌گيرد و به هنگام زايش او، «آناهيدِ» هميشه توانا و «اَشـي» نيک ، نوازشش مي‌کنند و زرتشت در روي آنان و در روي پدر و مادر مي‌خندد . زرتشت به عنوان يک پسر جوان به طبيعت علاقه مند بود و مي خواست بداند جهان چگونه ايجاد گرديده است . جستجوي او براي خلق و خالق او ، منجر به ارتباط عميق با خدا  و رسيدن به توحيد خالص جهان شد ، يک مفهوم عميق از يک خدا .
فلسفه اخلاقي زرتشتي در سه گوهر خلاصه است : " افکار نيک  " ، " گفتار نيک " ، " رفتار نيک "
+ نوشته شده در چهار شنبه 13 اسفند 1399برچسب:شاهزاده خانم های ایرانی,مادر زرتشت,دغدوئیه, ساعت 19:32 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

تـــوراندخت : شاهزاده ايراني در داستان مشهور هزار و يک شب

توراندخت به معني : دختر توران 



افسانه ي توراندخت در اروپا بسيار مشهور است . اين داستان از مجموعه داستانهاي ايراني مشهور هزار و يک شب است .  از او به عنوان يک اسطوره و سمبل نام برده شده است . اروپاييها مليت شخصيتهاي داستان را تغيير داده اند و به جز ان بقيه چيز ها را همانطور که بوده ، باقي گذاشتند . هزار و يک‌شب نام کتابي است که مجموعه ي داستانهاي افسانه‌اي قديمي را در برداشته و به زبان‌هاي متعددي منتشر شده‌است . اکثر ماجراهاي آن در بغداد و ايران مي‌گذرد و داستان‌هاي آن را از ريشه ي ايراني دانسته‌اند که تحت تاثير آثار هندي و عربي بوده‌است . اينکه داستان‌هاي هزار و يک شب مشخص و روشن باشند و تعداد آنها دقيقا هزار و يک باشد چندان واقعي به نظر نمي‌رسد . اما داستان‌هاي زيادي زير نام هزار و يک شب نوشته شده‌است . توران نام فارسي باستاني است و به بخشي از امپراطوري ايران گفته ميشد که در  آسياي مرکزي استفاده مي شد . تورانيان اصلي مردمان  ايراني از عصر اوستا (1737 قبل از ميلاد) هستند .
+ نوشته شده در سه شنبه 12 اسفند 1399برچسب:شاهزاده,ایرانی,خانم,توراندخت,داستان هزار و یکشب,اسطوره, ساعت 15:8 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

  تـرامـــوزا : ملکه ايتاليايي تبار اشکاني



مادر فرهاد پنجم  و  همسر فرهاد چهارم . او  کنيزي رومي بود که اوگوست ، امپراتور روم ، او را در ازاي استرداد درفشهاي روم که سپاه کراسوس آنها را در جنگ حران ، از دست داده بود و هنوز در ايران مانده بودند به  فرهاد چهارم ، پادشاه اشکاني هديه کرد . استرداد اين درفشها موجب جشن و شعف فوق‌العاده‌اي در روم گشت . تراموزا کنيزک رومي که در اين هنگام زوجه ي فرهاد چهارم و در واقع ملکه ي دربار وي شده بود نيز در اين کار نقش عمده‌اي داشت‌ . چند سال بعد هم ، اين زن که کودکي به نام  فرهادک براي شاه زاييده بود ، به بهانه ي لزوم تأمين جان اين فرزند و اجتناب از هر گونه توطئه احتمالي داخلي ، فرهاد را وادار کرد تا ساير پسران خود را از دربار دور سازد . فرهاد هم چهار پسر را با اقرباي آنها که در حرم وي بودند به روم فرستاد تا در آنجا تربيت شوند . فقط فرهادک را با مادرش نزد خود نگه داشت ‌. وقتي که فرهادک به سن بلوغ رسيد ، به تحريک مادر و از بيم آنکه برادرانش عنوان وليعهدي را به دست آورند ، پدر را زهر داد و خود به نام فرهاد پنجم با مادرش موزا به تخت نشست .  در سال دوم ميلادي فرهادک با مادر خود موزا ، با وجود مخالفت و خشم بزرگان و مردم و بر خلاف آموزه هاي زرتشت ازدواج کرد . اين عمل که در نزد يونانيان و روميان چندان ناپسند نبود و در گذشته افرادي مانند اسکندر مقدوني نيز چنين عملي را مرتکب شده بودند ، بسيار براي ايرانيان ناگوار آمد خصوصا اينکه اشک در يک سمت سکه ي خود تصويري هم از اين زن رومي نقش زد که در نزد بزرگان ، رمزي از اظهار تابعيت وي نسبت به دشمن محسوب شد و سخت ناپسند افتاد .  وي روي هم‌رفته پادشاهي نالايق و شخصاً عنصري فاسد بود . از لحاظ سياست هم نخستين شاه اين دوره ي تاريخ بود که در برابر روميها از ابهت دولت پارت کاست و از مساله ي ارمنستان نيز صرف‌نظر کرد . بالاخره شورشي بر ضد وي طرح شد که موجب فرارش به روم گرديد و ظاهراً در راه کشته شد . واقعه ي مهم زمان او تولد عيســي مسيــح بود .
+ نوشته شده در دو شنبه 11 اسفند 1399برچسب:شاهزاده,ایرانی,خانم,تراموزا,ملکه ایتالیایی تبار,پادشاه اشکانی,فرهاد,پادشاه, ساعت 15:6 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

پوروچيستا : دختر زرتشت

چيستا به معني : هوشمند و دانش والا
 
 

از نخستين گروندگان و شاگردان و ياران زرتشت ، دختر کوچک  " آشو زرتشت "  ،  واعظ بزرگ زرتشتي . پدرش به او ، توحيد خالص در جهان و يک مفهوم عميق از خداي يگانه را اموخته بود . پوروچيستا يکي از هفت نفر نخستين ايمان آورندگان به اهورا مزدا بوده است . نحوه ازدواج پوروچيستا نيز بسيار جالب و نشان دهنده آزادي دختران ايران باستان در انتخاب همسرشان است . داستان پيوند دختر زرتشت ، در اوستا بخش يسنا ،  آمده است که اين داستان از ديدگاهاي گوناگوني داراي ارزش فراواني است . نحوه ازدواج پوروچيستا ، بيانگر حقوق والاي يک زن در نزد ايرانيان باستان است . برابر با بندهاي گوهربار اوستا زرتشت به دخترش پسري  (جاماسپ) را پيشنهاد مي‌کند که پيرو راستي و منش پاک است و روي پيشنهادش هيچ پافشاري نمي کند و او را رها ميگذارد که با انديشه ی آزاد شوي آينده خويش را گزينش کند و پورو چيست پس از گفتگو با جاماسپ و انديشيدن ژرف و شناخت، پيوند را مي پذيرد . (جاماسپ وزير گشتاسب شاه بوده‌است . جاماسپ را از نخستين فيلسوفان و ستاره شناسان ايراني ميدانند ) . پوروچيستا را مي توان به عنوان نماد آزادي زن ايراني در نظر گرفت . و داستان هايي که از وي نقل شده است نيز نمايانگر اين است زنان نزد ايرانيان باستان داراي ارزش و احترام مي بوده اند . 
+ نوشته شده در یک شنبه 10 اسفند 1399برچسب:شاهزاده,ایرانی,خانم,پوروچیستا,دختر آشو زرتشت,جاماسپ,وزیر گشتاسب,ایران باستان, ساعت 15:6 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

پــورانـدخت : پادشاه ساساني

پوران دخت به معني : دختر زيبا

 

خواهر بزرگتر آذرمدخت و دختر بزرگ خسرو پرويز . ملکه پوراندخت ، بيست و ششمين پادشاه ساساني ايران بود ، از سال 629 تا 631 حکومت کرده است و بر بيش از 10 کشور آسيايي پادشاهي ميکرد  . از ميان سي وپنج پادشاه سلسله ساساني ، نام دو زن بنام پوراندخت و آذر ميدخت ، دختران خسرو پرويز درتاريخ بجاي مانده است . به روزگار او حضرت رسول (ص) چشم از جهان فروبست و ابوبكر جانشين او شد . قابل توجه است که در حاليکه در سرزمين اعراب ، چند صباحي بود که از زنده به گور کردن دخترانشان دست کشيده بودند ، در ايران زمين ما ، زني بر تخت پادشاهي نشسته بود ! و اين چيزي نيست جز نشان از بنياد تمدن  و فرهنگ درخشان و گستره ي ايران زمين  و اين که بانوان فرهيخته به پايگاه هاي بلند اجتماعي مي رسيدند ، و اين پيشرفته بودن فرهنگ ايران را نشان مي دهد .در بيشتر سرچشمه ها وي را دادگستر خوانده اند .  پوراندخت چنان داد بگسترانيد که هيچ گاه در روزگاران گذشته مانندي براي آن ديده نشده بود . پوراندخت پيراهني زيبا و نگره دار و سبزرنگ بر تن ، شلواري به رنگ آبي آسماني بر پاي و تاجي از نگين هاي آبي رنگ بر سر مي گذاشت و بر تخت شاهنشاهان ساساني تکيه مي نمود . به نوشته مورخان اروپايي ، پوراندخت که شاهي باتدبير بود حمله اعراب مسلمان از حجاز به قلمرو ايران را پيش بيني كرده و به فرماندهان ارتش اندرز داده بود كه اختلافات داخلي را كنار بگذارند و آماده مقابله باشند . وي اسپهبد رستم فرخزاد را سمت فرماندهي ارتش داد . وي در نامه و سخنراني آغازين خود همگان را به دادگستري و فرمانبرداري خواند و گفت پادشاهي وابسته به زن يا مرد نيست بلکه به دادگري بسته است . وي مانده ي خراج مردم را بخشيد و از آن گذشت و عاملان کودتاهاي پي در پي در دربار را و قاتلان شاهان به ويژه قاتل اردشير سوم به نام پيروز خسرو را به کيفر رساند . وي فرمان داد با کشاورزان به نيکي رفتار شود و همه ي پل ها در گستره ي شاهنشاهي ساساني بازسازي گردند . سکه نو با نگاري نو ضرب نمود . در روي سکه پوراندخت ،نيم تن، نيم رخ پوراندخت با چهره اي زيبا وکشيده ، نگاهي گيرا و گونه اي بر آمده ديده ميشود که گيسوان بلند و حلقه دار او در سه بخش در دو سوي چهره ، بر روي سينه وپشت سر افتاده است . دو رشته مرواريد بر گردن اوست که در ميانش ، آويزي دارد . بر روي سينه ، نزديک به شانه ها ، بر روي پيراهنش ، دو گل زرين به شکل هاي هلال وستاره جاي گرفته است . هم چنين تاج بسيار با شکوهي که کناره هايش با دوره هاي مرواريد آراسته شده است ، برسر دارد . سکه هاي پوراندخت در شهر هاي نيشابور ، کرمان ، ميبد ، اردشيرخوره و....زده ميشده است . شگفت اينکه چارچوب وقالب بندي ساخت سکه ها ، پس از پوراندخت دگرگون نمي شود و تا سالها پس از شامگاه ساسانيان از همين نمونه سکه ودر همين اندازه ، سکه زده مي شده است .


پوراندخت چليپاي عيسي مسيح را که خسرو پرويز آن را از گنگ دژ (بيت المقدس) به غنيمت آورده بود و اين کار را که شروع بروز جنگ هاي خونين ميان ايران و روم شده بود را به هراکليوس امپراتور روم خاوري بازگرداند و با اين کار به جنگ هاي بيست و شش ساله ي ايران و روم  پايان داد و پس از آن صلحي پايدار ميان ايران و روم بسته شد  و با نگهداري سره پهنه ي پهناور ايران زمين ، پشتيباني و دوستي روم را نيز به دست آورد . و حتي ياري سپاهي از سوي هراکليوس را نيز پذيرفت . پوراندخت در هنگامه ي پادشاهي خود بناي آتشکده استينا و بناهايي در قهستان يزد ساخت که امروزه به توران پشت نامور است . پوراندخت يك سال و چهار ماه پادشاه بود و فسفروخ خراساني ، وزيرش بود . بعد از کنار رفتن پوراندخت از پادشاهي ، مردي از خويشاوندان پرويز به نام (جشنسده) ، بر تخت نشست و يك ماه پادشاه بود و با مرگ او پادشاهي به آذرميدخت رسيد . او زني با کفايت و خردمند بود ولي متأسفانه به علت وضع آشفته و نابسامان آن دوران و جنگهاي طولاني ايران و روم در زمان خسرو پرويز و نفوذ دين مزدک و نارضايي مردم از وضع موجود ، در يکي از دشوارترين شرايط تاريخي ايران حکومت کشور را چند ماهي در اختيار داشت و تلاش زيادي در جهت ثبات سلطنت کرد . او در تلاش خود براي بازگرداندن قدرت از قدرت مرکزي ، که بطور قابل توجهي توسط جنگهاي داخلي ضعيف شده بود تا حد زيادي ناموفق بود و  به همين دليل نيز استعفا داد .
+ نوشته شده در شنبه 9 اسفند 1399برچسب:شاهزاده,ایرانی,خانم,پوران دخت,دختر خسروپرویز,پادشاه ساسانی,خواهر آزرمیدخت, ساعت 14:58 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

پـــريــن : سياستمدار ساساني و نويسنده

پرين به معني  :  فرشته

 
 
مشاور دادگاه  و سياستمدار ساساني ، اولين مترجم زن ايراني ، دختـر کيقبـاد . او سياستمدار ي بسيار هوشمند و با اعتماد به نفس بود . در سال 924 قبل از مــيلاد هزاران برگ از نسخه هاي اوستا را  از گوشه و كنار ممالك آريايي ، به زبان پهلوي براي ايندگان گردآوري نمود و يكبار كامل آن را نوشت و نامش در تاريخ ايران زمين براي هميشه ثبت گرديده است . پرين را ميتوان اولين زن مترجم در ايران دانست ، چرا که وي نخستين کسي بود که نسخه هايي از اوستا را به زبان پهلوي براي موبدان هندي نوشت . از او چند کتاب ديگر گزارش شده است که به احتمال زياد در آتش سوزي هاي سپاه اسلام از ميان رفته است .
+ نوشته شده در جمعه 8 اسفند 1399برچسب:شاهزاده,ایرانی,خانم,پرین,دختر کیقباد,سیاستمدار ساسانی,مترجم,نویسنده, ساعت 15:40 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

 پانته‌آ : بانوي زيباي اسير جنگي کوروش کبير



بانوي زيبايي از اهل شوش که به اسارت کوروش کبير در آمد . پانته‌آ وقتي به اسارت کوروش کبير در آمد ميان افسران و سرداران او غوغايي برپا شد که اين غنيمت جنگي بسيار زيبا به چه کسي برسد . سر انجام براي دوري از اختلافات بينشان آن را متعلّق به کورش دانستند کورش به دليل اخلاق بسيار خوب وقتي فهميد وي شوهر دارد او را فراخواند و تا زمان رسيدن شوهرش يکي از افسران خود آراسب ، را نگهبان وي کرد .پانته آ که اخلاق کورش کبير را نمي‌دانست تصميم به گمراه سازي اراسب براي فرار خويش شد و وي گمراه گشت و قصد استفاده و تجاوز به پانته‌آ را کرد . ولي کورش به موقع خيمه ي پانته‌آ رسيده و او را از دست آراسپ نجات داد . اراسب نيز شرمنده از عمل خويش ، براي جبران خطايش به دنبال ابراداتاس ، همسر پانته آ رفت .وقتي پانته‌آ کرامت کورش را ديد خود را مديون وي مي‌دانست و به شوهرش آبراداتاس ماجرا را گفت . آبراداتاس نيز خود را مديون کورش مي‌دانست و براي وي ارابه هاي جنگي ساخت که از عوامل مهم برد کورش در جنگ با ليديان شورشي و همچنين شکست حکومت بابل گشت .آبراداتاس در جنگ ليدي با شهامت جنگيد و کشته شد . کوروش نديمه اي براي پانته ا قرار داد تا در غم مرگ همسرش مراقب وي باشد . پانته‌آ ، از لحظه اي غفلت نديمه استفاده کرد و بر بالين همسر خودکشي نمود . نديمه نيز بدليل کوتاهي کردن در مراقبت از وي همانجا خود را کشت .آرامگاه اين زوج را به دستور کورش بسيار باشکوه ساختند . اکنون بقايايي از آن در عراق موجود است .
+ نوشته شده در پنج شنبه 7 اسفند 1399برچسب:شاهزاده,ایرانی,خانم,پانته آ,همسر آبراداتاس,پادشاه شوش,کوروش,هخامنشی,بزرگواری, ساعت 15:32 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

 بـــانـــو : جنگجوي مبارز بر عليه اعراب

بانو به معني :  خانم
 
 

زني انقلابي و جنگجوي افسانه اي ازادي، همسر بابک خرمدين .او شانه به شانه ، همراه با همسرش  بابک ،  مي جنگيد . بابک خرمدين و همسرش بانو ، يکي از دليرانه ترين مبارزات  ازادي خواهانه را بنام جنبش خرمدين بوجود اوردند . اين جنبش با هدف سرنگوني اشغالگران عرب انجام ميشد .منطقه فعاليت انها اتروپاتگان (اذربايجان امروزي) بود و بر عليه خلافت عباسيان ، مامون و معتصم و سرداران سپاه خلافت ميجنگيدند .او نيمه تکميلي بابک خرمدين بود و با هم جنگجويان افسانه اي ازادي نام گرفتند .بانو  کماندار بسيار ماهري بود ، او با کمان و فلش خود  بزرگ شده بود . او شريک زندگي بابک ، در مرگ و زندگي ، در جنگ و صلح بود . زني شگفت انگيز ، کماندويي معروف و  شير زني  انقلابي بود .بانو نماد غرور خالص ايراني بود .يکي از مهيج ترين ، بحراني ترين و مهم ترين دوره در تاريخ ايران ، مبارزات عليه اشغالگران عرب ، تحت رهبري بابک و بانو صورت گرفت .در طول اين سال ها ، انها نه تنها در برابر خلافت بيگانگان عرب جنگيده اند ، بلکه در برابر رفتارهاي وحشيانه و آداب و رسوم  و بي عدالتيها نيز مقاومت کردند .آغاز مبارزات او بدين ترتيب بود. ابتدا جاويدان پسر شهرك بر فراز كوهستانهاي اردبيل (آرتاويل يا آورتابيل) گروهي از دهقانان و پيشه وران آذربايجاني را در شرايطي دور هم جمع كرد كه همگي از ظلم و ستم مامون و متعصم عباسي به ستوه آمده بودند . بابك خرم دين هم به همان رزمندگان پيوست . سپس در سال 200 (ه.ق) بابك پس از مرگ جاويدان به جاي او ، رهبري مبارزات را بر دوش كشيد .جاويدان قبل از مرگ به همسرش "بانو" گفته بود که روح اوژس از مرگ به بدن بابک خواهد پيوست . بانو بعد از مرگ او با بابک ازدواج کرد و به مبارزات ادامه دادند .دوستداران بابک به ياد سربازان هخامنشي ، لباس قرمز رنگ مي پوشيدند. جايگاه اصلي مبارزه انها قلعه بابك يا دژ بذ واقع در كليبر آذربايجان بود . اين دژ احتمالا در زمان ساسانيان ساخته شده بود . انها طولاني ترين دوره مبازره بر ضد عباسيان را رهبري كردند . كه 22 سال به درازا انجاميد . در حاليكه ديگر مبارزان و استقلال طلبان همگي مدت كمتري توانستند ، مبارزه كنند . متاسفانه بابك خرم دين به دليل خيانت اشروسنه و افشين كه از سوي خليفه وعده فرمانروايي خراسان به آنها داده شده بود ، شكست خورد و به طرز فجيعي به دست خليفه عباسي به قتل رسيد .آذربايجاني ها روز دهم تير ماه هر سال را به مناسبت روز زايش بابك خرمدين در جايگاه دژ بابك گرهم آيي دارند .آنها افتخار ايرانيانند و تا آخرين قطره خون از تلاش در راه ازادي دست نکشيدند . 
+ نوشته شده در چهار شنبه 6 اسفند 1399برچسب:شاهزاده,ایرانی,خانم,بانو,همسر بابک خرمدین, ساعت 15:8 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

 آميتيـس : عامل ساخت باغ هاي معلق بابل

اومتي يا آميتيس به معني : دارنده ي انديشه ي نيک

 

دختر ايختو ويگو (اژي دهاک) و نوه ي هوخشتره (پادشاه ماد)با بخت‌النصر ازدواج کرد تا ميان دو قوم صلح پايدار برقرار گردد هووخشتره براي استوارسازي اتحاد خود با  نبوبلسر شاه بابل دختر خود آمیتيس را به همسري پسر نبوپلسر يعني  بخت النصر دوم در آورد . آمیتيس از زندگي در جلگه ميان‌رودان دلگير شد و براي کوه‌هاي بلند ميهنش دلتنگي بسيار کرد . سرزمين ماد که آميتيس از آن مي‌امد سرزميني سرسبز و کوهستاني و پوشيده از گياهان و درختان مختلف بود ولي سرزمين بابل در منطقه‌اي مسطح و فلاتي خشک قرار گرفته بود . يکي از دلايل بيماري آميتيس هم دوري او از سرزمين خوش آب و هواي خود بود .بنابراين بخت‌النصر تصميم گرفت باغهاي معلق بابل را در ارتفاع براي همسر خود بسازد کلمه معلق که براي اين باغها استفاده مي‌شود در حقيقت به اين معني نيست که باغها به‌وسيله طناب يا ريسمان به يکديگر متصل بوده‌اند بلکه احتمالاً ترجمه اشتباه کلمه‌اي يوناني به معناي تراس يا بالکن بوده‌است .

 

+ نوشته شده در سه شنبه 5 اسفند 1399برچسب:شاهزاده,ایرانی,خانم,آمیتیس,دختر ایختو ویگو,اژی دهاک,پادشاه ماد,همسر بخت النصر,هوخشتره, ساعت 14:57 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

 آمستـريـس : فرمانده ارتش هخامنشي

آمستريس به معني : دوست


پدرش داريوش دوم (اخوس) و مادرش ژنرال پريساتيس بودندآميستريس دختر داريوش دوم ، در نبردها پا به پاي پدر مي جنگيد .آمستريس زن بسيار زيبايي بود  در اين باره نوشته اند : در دربار ايران دختري زيباتر از « آمس تريس » دختر اخوس و پريساتيس وجود نداشت و مردي جوان هم به زيبايي "تري توشم" ، داماد داريوش دوم ، يافت نمي شد .  آمستريس در آشورستان بعلت زيبايي بيش از حد مورد توجه عده كثيري از بزرگان قرار گرفت تا حدي كه شوهرش تري توشم به او رشك برد و قصد جان او را كرده است . آمس تريس پنهان از شوهر به مادرش پريساتيس اطلاع داد كه تري توشم مرا محدود كرده و قصد جانم را كرده در همين اثناء ، تري توشم هم پيكي به نزد پريساتيس ارسال كرده گفت ، دختر تو فقط بايد متعلق به من باشد ، در غير اين صورت او را خواهم كشت ، تا به ديگران تعلق نگيرد . پريساتيس پس از دريافت پيغام ها  تري توشم را احضار كرد او را به نزد خود خواند و دشنه اي از غلاف كشيد و در سينه او فرو كرد .
+ نوشته شده در یک شنبه 3 اسفند 1399برچسب:شاهزاده,ایرانی,خانم,آمستریس,دختر داریوش دوم,پادشاه هخامنشی,اخوس,دختر پریساتیس, ساعت 14:52 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

آزرميـدخت : پادشاه ساساني،دختر خسرو پرويز، بعد از خواهرش پوراندخت ، پادشاه ساساني ايران بود .

آزرميدخت به معني : دختر هميشه جوان
 

مثل خواهرش  زني با کفايت و لايق بود اما او نيز نتوانست کاري از پيش ببرد .او از زيباترين زنان پارسي بود و چون به پادشاهي رسيد گفت  «روش ما همانست که پدر نيرومند ما داشت و هر که به خلاف ما رود خونش بريزيم .در آن هنگام بزرگ پارسيان فرخ هرمز ، اسپهبد خراسان بود و کس فر ستاد و خواست که آزرميدخت ، زن وي شود و او پيغام داد که روا نباشد ملکه زن کسي شود و مي دانم که اين کار براي انجام حاجت و رغبت خويش خواسته اي فلان شب پيش من آي .فرخ هرمز معروف بود بزن خواستن و مولع بود بزنان . پس فرخ هرمز چنان کرد و به شب موعود برنشست و به نزد وي شد و آزرميدخت به سالار نگهبانان خويش گفته بود که به شب ديدار ، وي را بکشند و در ميدان پايتخت افکنند و صبحگاهان فرخ هرمز را کشته ديدند و ملکه بفرمود تا پيکر او را نهان کنند و بدانستند که خطايي بزرگ کرده بود .رستم فرخزاد ، همان که به روزگار بعد يزدگرد سوم او را به جنگ عربان فرستاد به خراسان جانشين پدر بود و چون از کشتن وي خبر يافت با سپاهي بزرگ به  مداين آمد و چشم آزرميدخت را ميل کشيد و او را بکشت و به قولي زهر داد . مدت پادشاهي آزرميدخت شش ماه بود .
+ نوشته شده در جمعه 1 اسفند 1399برچسب:شاهزاده,ایرانی,خانم,آزرمیدخت,دختر خسروپرویز,پادشاه ساسانی,خواهر پوراندخت, ساعت 20:43 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

پـريســاتـيـس ( پروشات ) : ژنرال ارتش هخامنشي

پريساتيس به معنی : مثل پـري 


همسر داريوش دوم و مادر فرمانده امستريس و اردشير دوم
پريساتيس  سرداري لايق و با کفايت بود و اولين کسي بود که در ايران يک واحد سپاهي از زنها به وجود آورد و به آنها لباس نظامي پوشاند . اولين زني که در جنگ سوار برارابه جنگي ا يراني باکمان تير اندازي ميکرد .  اولين زني که براي سرش 50 تالان جايزه تعيين شده بود .در جنگ نهايي عليه سوکديانوس که به فرماندهي شخص پريساتيس و در آپاديس (حوالي اصفهان)شکل گرفت باتدبير بالاي اين زن به نفع او به پايان رسيد . آخوس  ( داريوش دوم ) همسر پريساتيس بعدازاين جنگ پادشاه ايران شد اين در حالي بودکه تمام امور مملکت در واقع توسط پريساتيس اداره ميشد و در واقع امر ، پريساتيس به پادشاهي رسيد . در مورد فرزندان داريوش دوم (‌اخوس ) و پريساتيس  تنها از هفت تن از آنها نام مي برد كه دو تن از آنها در تاريخ معروف هستند: ‌اردشير دوم و كوروش صغير

 

+ نوشته شده در چهار شنبه 12 شهريور 1399برچسب:شاهزاده,ایرانی,خانم,پریساتیس,مثل پری,همسر داریوش دوم,نظامی, ساعت 15:14 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

آزاده : هنرمند نوازنده چنگ در دربار بهرام گور و دلداده بهرام  

آزاده به معنی : نوازنده چنگ

 

 

آزاده بانوي چنگ نواز ، در دربار بهرام گور بود و همواره در شکار ، بهرام را همراهي ميکرد . ازاده نوازنده ماهري بود و در زمان بهرام ، موسيقي‌دان‌ها بر ساير طبقات مقدم بودند و او به آن‌ها بسيار ارج مي‌نهاد . بهرام گور از پادشاه هندوستان درخواست مي کند که ده هزار «لولي» خنيانگر رامشگر مرد و زن به ايران گسيل دارد ، و اين لوليان در روستاهاي ايران به راه افتادند ... و با خويش  ، نغمه هاي خوش را به آفاق دور دست بردند .بهرام گور خود نيز به موسيقي علاقه ي فراواني داشته است و در شاهنامه چنين آمده که در شکارگاه بر شتري نيرومند ، چهار رکاب مي نهاده اند و او بر رکاب هاي زرين آن بر مي نشسته است و کنيزکي رامشگر چنگ نواز ( ازاده ) را بر رکاب هاي سيمين مي نشانده ، تا در بيابان و به دنبال نخجير نيز از نواي او بهره مند شود . و اين زن چنگ نواز «آزاده» و ديگري «آرزو» ، که با چنگ زني و ميهمان نوازي از بهرام دل بردند ، در حلقه ي زنان مشکو (حرمسرا)ي بهرام جاي گرفتند .ميگويند روزي در شكارگاه‌ بهرام‌ با تير دو شاخ‌ آهوي نري را از سرش‌ جدا ميکند و‌ در پي‌ آهوي‌ ماده‌ دو تير مثل‌ شاخ‌ بر سرش‌ مينشاند . دل آزاده‌ بر آهو ميسوزد و به‌ بهرام‌ ميگويد كشتن‌ آهوان‌ آنسان‌ كه‌ تو مي‌كشي‌ رسم‌ جوانمردان‌ نيست ‌. بهرام‌ خشمگين‌ ميشود و او را از پشت‌ شتر بر زمين‌ مي اندازد . كنيزك‌ جسور زير پاي‌ حيوان جان‌ ميدهد...حکيم فردوسي ، از او در شاهنامه ياد کرده‌است :

 

کُجا نام آن رومي ازاده بود     ...    که رنگ ِ رُخانش به مي داده بود
+ نوشته شده در سه شنبه 28 خرداد 1398برچسب:شاهزاده,خانم های,ایرانی,آزاده,بهرام شاه,نوازنده,جنگ,شکار,رامشگر,شکارگاه, ساعت 22:1 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

آزادخـت : ملکه امپراتوري ساساني،مبارز و موسس جندي شاهپور،همسر خردمند شاهپور بزرگ

آزادخت به معني  : دختر آزاد و رها


او به همراه شوهرش موسس مرکز مهم آموزش عالي جندي شاهپور بودند . او يک نظامي نبود اما شمشير باز ماهري بود و در کنار همسرش در جنگها شرکت ميکرد . ايران براي سالها با امپراتوري روم در جنگ بود و زنان همواره ، دليرانه در کنار مردانشان مبارزه ميکردند و تا آخرين قطره خونشان ، در دفاع از ميهنشان تلاش ميکردند . درحاليکه در ارتش روم هرگز سرباز زن ديده نميشد . در طول سلسله ساساني ، بسياري از سربازان فارسي اسير شده توسط رومي ها ، زنان مبارز فارسي بودند . اقتصاد اصلي امپراطوري وحشيانه روم در آن زمان ، بر پايه اقتصاد برده داري بود ، که از طريق اسيران جنگي که با خونريزيهاي فراوان در جنگها به اسارت گرفته ميشدند اداره ميشد . هدف اصلي آنها فتح ايران بود ، اما با وجود جنگ هاي بسيار و غير ضروري که تضعيف هر دو طرف و پرداخت هزينه هاي گزاف را در بر داشت ، هرگز موفق نشدند . شاه بزرگ ايران ، شاهپور ، به عنوان درس عبرت دادن به امپراتور والرين ( امپراتور روم ) به آنها حمله کرد ، و امپراتوري والرين و کل روم را گرفت  تا دوباره هرگز به ايران چشم ندوزند . او موفق به فتح بيش از سه امپراتوري روم  : والرين  ، گرديانوس سوم  و  فيليپ ، شد .


شاهزاده خانم های ایرانی

آرتـــونيـس : فرمانده ارتش هخامنشي

آرتونيس : به معنی درست و مومن

 

فرمانده ارتش داريوش هخامنشي،دختر ارتباز سردار شجاع هخامنشي.او يک زن نظامي ، بسيار توانا و شجاع بود .
+ نوشته شده در چهار شنبه 2 خرداد 1397برچسب:شاهزاده خانم های ایرانی,آرتونیس,هخامنشیان,زن نظامی, ساعت 19:15 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

آرتـا دخـت : وزير خزانه داري ، در زمان اشکانيان ( پارتها )

آرتادخت : به معني دختر راستگو  


آرتادخت  اقتصاد داني بود که در دوره اردوان چهارم ، آخرين پادشاه اشکاني ، به طور مستقيم در امور ماليات و خرج و دخل کشور دخالت داشت و در واقع نقش وزير دارايي امروز را داشت . او بي آنکه فشاري بر مردم بياورد و باج و خراج را افزون نمايد ، کشور را به توانگري ميرساند . چنانچه برآمده است ، از کارهاي بزرگ او در گردآوري دارايي کشور ، يکي جلوگيري از هزينه هاي بيهوده به ويژه درباريان و ديگري گرفتن باج و خراج از درآمد توانگران بوده است .
+ نوشته شده در جمعه 3 آذر 1396برچسب:مطالب ادبی,شاهزاده خانم های ایرانی,آرتادخت,وزیر خزانه داری ,پارت, ساعت 18:55 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

آتــوسـا : برجسته ترين بانوي ايران،بانـوي بانـوان ايــران،اولين شاعـــر زن ايـراني و از مشوقين بزرگ آموزش و پرورش پارسي، همسر دو شاه هخامنشي کمبوجيه و داريوش اول،دختر کورش بزرگ و کاساندان،مادر خشايار شاه کبير

آتوسا : به معني بدن زيبا

 

پس از آناهيتا ، او دومين کسي بود که لقب بانو که يک عنوان مذهبي بود ، گرفت . زيرا اينچنين لقبي کمتر به ملکه‌ها داده مي‌شد . که او نقش تعيين کننده اي در دوره طولاني از امپراطوري را بازي کرده است چرا که او شاهد سلطنت چهار پادشاه اول هخامنشي بوده و نيز همسر دو پادشاه هخامنشي ، کمبوجيه و داريوش بوده است . آتوسا خواندن و نوشتن را به خوبي مي‌دانست ، و نقش تصميم گيرنده در آموزش خود و ديگر درباريان داشت . ايشان دختري مهربان براي پدر بزرگوارش کوروش-همسري مهربان براي داريوش-و مادري دلسوز براي خشايار بود. کمبوجيه در مصر ، پس از کشتن گاو مقدس تغيير اخلاق داد و مصريان اعتقاد راسخ داشتند که تغيير حالش ناشي از همين گناه بوده‌است . با آنکه در هيچ دوره و زماني در پارس سابقه نداشت ، برادر با خواهر وصلت کند ، باوجود اين به اين خيال افتاد که برخلاف شرع و آئين قومي خويش ، با خواهر خود اتوسا ازدواج کند . پس قضات شاهي را احضار کرد و پرسيد « آيا در پارس قانوني هست که اگر وي بخواهد ازدواج بين خواهر و برادر را مجاز سازد ؟ » داوران شاهي پاسخي متناسبي يافتند که نه خلاف واقع بود و نه جان آنها را به خطر مي‌انداخت . آنها هر چند نتوانسته بودند ، قانوني پيدا کنند که چنين امري را تجويز کند ولي قانوني يافتند که به پادشاه ايران اختيار مي‌داد ، به آنچه دلخواه اوست ، رفتار کند. آتوسا آنقدر به پدرش کوروش نزديک بود که بعداز مرگ شاه بزرگ ايران ، گوشه گير شد . پس از درگذشت کمبوجيه در راه بازگشت از مصر ، براي تفريح به کاخ خانواده داريوش رفت که با معماري ردگون ، مادر داريوش ساخته شده بود . آن جا داريوش و آتوسا درنگاهي عاشق يکديگر شدند . ردگون متوجه عشق اين دو دلباخته شد و در شکار پيشنهاد ازدواج را مطرح کرد . به اين ترتيب ، داريوش اول با آتوسا ازدواج مي‌کند . اين ازدواج از نظر سياسي نيز ازدواج مناسبي به حساب مي امد . او هميشه در طرح هاي جنگ کمک ميکرد ، زني بسيار قوي ، بينا و داراي حس ششم بود . که به شدت مورد تحسين شاه بود . آتوسا باهوش ، با فرهنگ، با قدرت و تفکر سياسي بود در موقع لزوم کمک خوبي براي داريوش شاه به حساب مي‌آمد . او حتي علاقمند بود که در ميدان کارزار نيز شوهرش را همراهي کند . در 485 سال قبل از ميلاد ، ملکه آتوسا ، مرگ همسرش داريوش بزرگ را ، در يک رويا قبل از جنگ فارسها با يونانيها ، ديد . شاه که به حس ششم همسرش اعتماد داشت ، قبل از رفتن ارتش به ميدان جنگ ، با ملکه ، همسر محبوبش و پسرش ، در حاليکه اشک در چشمانش جمع شده بود ، با انها وداع کرد . شاه بطور مخفيانه نامه اي به همسرش داد و از او خواست که فقط زماني ان را باز کند که او از جنگ زنده برنگردد . در اين نامه که خود افسانه اي دارد ، شاه وليعهدي را به پسر خود خشايار شاه داد . و بدين ترتيب خشايار شاه بزرگ جانشين وي گرديد . در کل علي رغم اينکه اطلاعات درمورد آتوسا بسيار محدود است اما آنچه مسلم است : آتوسا از زيباترين و قدرتمندترين زنان در طي تاريخ امپراطوري پر شکوه ايران زمين بوده است که هيچ زن ديگري از هم دوره هاي او با او برابري نمي کند. او از مشوقين بزرگ آموزش و پرورش پارسي بود. او شعر مي سروده و از زنان اديب و با خرد روزگار خود بوده است ...او خشايارشا ه ، پادشاه قدرتمند ايراني را براي امپراتوري پارس به ارث گذاشت . سر انجام در سن 75 سالگي و به دليل عوارض مربوط به سرطان ، 475 سال قبل از ميلاد مسيح فوت کرد . گويند او به علت شرم ، بيماري‌اش را از پزشکان مخفي مي‌کرده است . احتمالاً آرامگاه او در کنار آرامگاه داريوش بزرگ در " نقش رستم " قرار دارد .

+ نوشته شده در دو شنبه 20 ارديبهشت 1395برچسب:مطالب ادبی,شاهزاده خانم های ایرانی,آتوسا,مادر خشایارشاه,همسر کمبوجیه, ساعت 14:45 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

استاتيـــرا : شاهزاده هخامنشي دختر داريوش سوم و همسر دوم اسکندر مقدوني

استاتيرا : به معني ايجاد ستاره

 

در سال 333 پيش از ميلاد ، نبرد ايسوس بين سپاه اسکندر و داريوش ( اخرين پادشاه هخامنشي )رخ داد ، در اين جنگ داريوش شکست خورد و خانواده اش شامل مادر و همسر داريوش و دختران داريوش که استاتيرا و درييه تيس بودند ، همگي اسير شدند . اسکندر بعد از پيروزي ، با رکسانا دختر يک فرماندار ايراني ازدواج کرد . او مدتي بعد ، پس از مراجعت از هند ، عاشق استاتيرا گشت و با او ازدواج کرد . نزديکترين دوست و سردارش هفستيون نيز با دريپه تيس وصلت کرد . اسکندر اينبار دستور داد تا هشتاد نفر از فرماندهان سپاهش با هشتاد بزرگزاده ايراني ازدواج کنند . وقتي که اسکندر مي‌مرد رکسانا ، همسر ديگر اسکندر ، آبستن بود و از اين جهت مورد احترام مقدوني‌ها واقع شد ، ولي چون او به استاتيرا رشک ميبرد ، او را فريب داد به اين معني که نامه‌اي جعلي از طرف اسکندر به او نوشته ، احضارش کرد و همينکه او آمد امر کرد او و خواهر وي دريه تيس را کشته ، جسد آنها را در چاهي انداختند و بعد چاه را به امر او پُر کردند . در اين کار پرديکاس محرم و شريک جنايت او گشت .

+ نوشته شده در پنج شنبه 22 بهمن 1394برچسب:مطالب ادبی,نامه مادر به دخترش,تو را به کسی هدیه می دهم که از من عاشق تر باشد, ساعت 10:25 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

آزاد ديلمــــي :فرمانده چريکي و نماد مقاومت فارسي در برابر حمله اعراب

 

آزاد ديلمي يک فرمانده چريکي و يک رهبر حزبي از سواحل درياي خزر در شمال ايران بود . او شجاعانه براي سالهاي زيادي با باند خود در راه آزادي در برابر اشغال کشور بدست ستمگران عرب جنگيد . آزاد از اهالي ديلم بود جاييکه اکنون در ايران ، گيلان ناميده ميشود . ديلم داستانهاي زيادي از تحول و شورش داشت . گيلان در زمانهاي طولاني به عنوان مادر و خانه اي براي بسياري از انقلابيون و مبارزان راه آزادي در ايران بوده است . آزاد ديلمي يکي از اولين دختران شجاع و ازاديخواه اين منطقه بود .

+ نوشته شده در پنج شنبه 24 دی 1394برچسب:مطالب ادبی,شاهزاده خانم های ایرانی,آزاد دیلمی,اولین دختر شجاع ایران, ساعت 10:10 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

سرشناس ترين شاهزاده خانم هاي ايراني

فرخ رو : نام او به عنوان نخستين بانوي وزير در تاريخ ايران ثبت شده است وي از طبقه عام کشوري به مقام وزيري امپراتوري ايران رسيد .

 

يوتاب : سردار زن ايراني که خواهر آريوبرزن سردار نامدار ارتش شاهنشاهي داريوش سوم بوده است. وي درنبرد با اسکندر گجستک همراه آريوبرزن فرماندهي بخشي از ارتش را بر عهده داشته است او در کوههاي بختياري راه را بر اسکندر بست . ولي يک ايراني راه را به اسکندر نشان داد و او از مسير ديگري به ايران هجوم آورد . از او به عنوان شاه آتروپاتان ( آذربايجان ) در سالهاي 20 قبل از ميلاد تا 20 پس از ميلاد نيز يادشده است . با اينهمه هم آريوبرزن و هم يوتاب در راه وطن کشته شدند و نامي جاويد از خود برجاي گذاشتند.

 

آرتميز : نخسيتن و تنها زن درياسالار جهان تا به امروز . او به سال 80 پيش از ميلاد به مقام درياسالاري ارتش شاهنشاهي خشيارشا رسيد و در نبرد ايران و يونان ارتش شاهنشاهي ايران را از مرزهاي دريايي هدايت مي کرد . تاريخ نويسان يونان او را در زيبايي – برجستگي و متانت سرآمد همه زنان آن روزگار ناميده اند.آرتميس نيز درست ميباشد.

 

آتوسا : ملکه بيش از 28 کشور آسيايي در زمان امپراتوري داريوش. هرودوت پدر تاريخ از وي به نام شهبانوي داريوش بزرگ ياد کرده است و آتوسا را چندين بار در لشگرکشي ها داريوش ياور فکري و روحي داريوش دانسته است . چند نبرد و لشگر کشي مهم تاريخي ايران به گفته هرودوت به فرمان ملکه آتوسا صورت گرفته است .

 

آرتادخت: وزير خزانه داري و امور مالي دولت ايران در زمان شاهنشاهي اردوان چهارم اشکاني . به گفته کتاب اشکانيان اثر دياکونوف روسي خاور شناس بزرگ او ماليات ها را سامان بخشيد و در اداره امور مالي خطايي مرتکب نشد و اقتصاد امپراتوري پارتيان را رونق بخشيد .

 

آزرمي دخت : شاهنشاه زن ايراني در سال 31 ميلادي . او دختر خسرو پرويز بود که پس از” گشتاسب بنده” بر چندين کشور آسيايي پادشاهي کرد. آذرميدخت سي و دومين پادشاه ساساني بود . واژه اين نام به چم ( معني) پير نشدني و هميشه جوان است.

 

آذرآناهيد : ملکه ملکه هاي امپراتوري ايران در زمان شاهنشاهي شاپور يکم بنيانگذار سلسله ساساني . نام اين ملکه بزرگ و اقدامات دولتي او در قلمرو ايران در کتيبه هاي کعبه زرتشت در استان فارس بارها آمده است و او را ستايش کرده است .

 

پرين : بانوي دانشمند ايراني . او دختر کيقباد بود که در سال 92 يزدگردي هزاران برگ از نسخه هاي اوستا را به زبان پهلوي براي آيندگان از گوشه و کنار ممالک آريايي گردآوري نمود و يکبار کامل آنرا نوشت و نامش در تاريخ ايران زمين براي هميشه ثبت گرديده است . از او چند کتاب ديگر گزارش شده است که به احتمال زياد در آتش سوزي هاي سپاه اسلام از ميان رفته است .

 

زربانو : سردار جنگجوي ايراني . دختر رستم و خواهر بانو گشنسب . او در سوار کاري زبده بوده است که در نبردها دلاوري ها بسياري از خود نشان داده است . تاريخ نام او را جنگجويي که آزاد کننده زال – آذربرزين و تخوار از زندان بوده است ثبت کرده .

 

کاساندان : پس از شاهنشاه ايران او نخسين شخصيت قدرتمند کشور ايران بوده است . کاساندان تحت نام ملکه28 کشور آسيايي در کنار همسرش کورش بزرگ حکمراني ميکرده است . مورخين يوناني ( گزنفون ) از ويبا نيکي و بزرگ منشي ياد کرده است .

 

گردآفريد : يکي ديگر از پهلونان سرزمين ايران . تاريخ از او به عنوان دختر گژدهم ياد ميکند که بالباسيمردانه با سهراب زور آزمايي کرد . فردوسي بزرگ از او به نام زني جنگجو و دلير از سرزمين پاکان يادميکند .

 

آرياتس : يکي از سرداران مبارز هخامنشي ايران در سالهاي پيش از ميلاد . مورخين يوناني در چند جا ناميکوتاه از وي به ميان آورده اند .

 

گرديه : بانوي جنگجوي ايراني . او خواهر بهرام چوبينه بود . فردوسي بزرگ از او به عنوان هسمرخسروپرويز ياد کرده که در چند نبردها در کنار شاهنشاه قرار داشته است و دلاوري بسياري از خود نشان دادهاست . 

 

هلاله : پادشاه زن ايراني که به گفته کتاب ديني و تاريخي بندهش کيانيان بر اريکه شاهنشاهي ايران نشست . از او به عنوان هفتمين پادشاه کياني ياد شده است که نامش را “همايچهر آزاد” ( هماي وهمون ) نيز گفته اند . او مادر داراب بود و پس از “وهومن سپندداتان” بر تخت شاهنشاهيايران نشست . وي با زيبايي تمام سي سال پادشاه ايران بود و هيچ گزارشي مبني بر بدکردار بودن وي و ثبتقوانين اشتباه و ظالمانه از وي به ثبت نرسيده است .

 

پوران دخت : شاهنشاه ايران در زمان ساساني . وي زني بود که بر بيش از 10 کشور آسيايي پادشاهي ميکرد .او پس از اردشير شيرويه به عنوان بيست و پنجمين پادشاه ساساني بر اريکه شاهنشاهي ايران نشست و فرامانروايي نمود .

 

شيرين : شاهزاده ارمني . ارمنستان يکي از شهرهاي کوچک ايران بود و شاه ارمنستان زير نظر شاهنشاه ايران . خسرو پرويز و شيرین حماسه اي از خود ساختند که هميشه در تاريخ ماندگار ماند . شيرين از خسرو 4 فرزند به نامهاي نستور – شهريار – فرود و مردانشه بدنيا آورد که هر چهار فرزند وي در زندان کشته شدند . پس او سر بر بالين ( جسد بي جان ) خسرو نهاند و با خوردن زهري عشق اش به خسرو را جاودانه ساخت و هردو جان باختند .

 

بانو گشنسب : دختر ديگر رستم – خواهر زربانوي دلير . نام بانو گشسب جنگجو در برزونامه و بهمن نامه بسيار آمده است . يکي از مشهورترين حکايت هاي او نبرد سه گانه فرامرز – رستم و بانوگشسب است . او منظومه اي نيز به نام خود دارد که هم اکنون نسخه اي از آن در کتابخانه ملي پاريس و در کتابخانه ملي بريتانياموجود است.

+ نوشته شده در سه شنبه 20 مرداد 1394برچسب:مطالب ادبی,سرشناس ترین شاهزاده خانم های ایرانی,ایران,شاهزاده, ساعت 11:12 توسط آزاده یاسینی